باربد باربد ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

باربد بزرگ ما

در هفت ماهگی

باربدم هر روز تو منتظری که از سر کار برگردم ومامان جون میگه همش به صدای آسانسور گوش میدی که ببینی من کی میام انگار صدای آسانسور با آمدن  من برات یه شرط شده . وقتی به خونه میرسم تو اینقدر خوشحال میشی ودستای کوچیکتو باز میکنی که بغلت کنم منم میدوم ومیگیرمت تو بغلم وبعدش برمیگردی به مامان جونت یه لبخند میزنی ومنو محکم بغل میکنی انگار چندسال برات گذشته .میدونم برات سخته وهمینطور برای من ولی چه کنم ناچاریه دیگه وقتی بزرگتر شدی کاملا برات توضیح میدم وتو حتما حق رو به من میدی . عزیزم الان شیرین ترین لحظات رو داری ولی من همیشه کنارت نیستم بعضی وقتا به مادرایی که خونه دارن غبطه میخورم .اینکه بزرگ شدن کودکت رو ببینی خی...
29 ارديبهشت 1390

تغذیه کودک

عوامل خطردردوران تغذيه تكميلي كودك بعداز 6 ماهگي واردمرحله جديدي اززندگي مي شوددر اين زمان شيرمادر به تنهايي نمي تواند نيازهاي بدن وسلولهاي درحال رشد اوراتامين كند واوبايد بخشي ازنيازهاي خودراازغذاهايي بگيرد كه توسط مادريافردقابل مراقبت كننده تهيه مي شود. چگونگي تهيه غذاي كمكي ,رعايت بهداشت درتهيه ونگهداري آن , زمان شروع كردن غذا همگي مي توانند درروند تغذيه ورشد كودك موثرباشند. دراين دوران اغلب كودكان كشور به دلائل مختلفي كه اكثرآنها براحتي قابل پيشگيري هستند دچاركم وزني وافت رشد مي شوند . مهمترين عواملي كه مي تواند سلامت كودك رادر معرض خطرقرار دهد عبارتنداز:   كودك بعداز 6 ماهگي واردمرحله جديدي ا...
27 ارديبهشت 1390

حسنی و باربد

      باربد از حدود ٥ ماهگی با شعر حسنی توی ده شلمرود به خواب میرفت .و  الان که ٧ ماهشه این شعر رو کاملا میشناسه وخیلی دوستش داره .میخوام این شعر رو براش توی وبلاگش بذارم توی ده شلمرود حسنی تك و تنها بود /  حسنی نگوبلا بگو تنبل تنبلا بگو/موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه واه واه/نه فلفلی نه قلقلی نه  مرغ زرذ كاكلی /هیچكس باهاش رفیق نبود/تنها روی سه پایه نشسته بود تو سایه باباش میگفت: حسنی میای بریم حموم ؟ نه نمیام نه نمیام/سرتو می خوای اصلاح كنی؟ /نه نمی خوام نه نمی خوام /كره الاغ كدخدا یورتمه می رفت تو كوچه ها/الاغه چرا یورتمه میری؟ دارم میرم بار ببرم دیرم شده عجله دارم الاغ خوب و ...
22 ارديبهشت 1390

دلنوشته ای برای مادرم

مادرم، حست را تجربه کردم                     چه زیبا ،چه لذت بخش                                                   اما بی تو                            &...
22 ارديبهشت 1390

بنام خدای مهربون

امروز 20/2/90وبلاگ پسرم رو راه انداختم تا وقتی بزرگ شد بتونه کودکیش رو که من تا اونجایی که بتونم واسش به تصویر وقلم کشیدم رو ببینه.اولین چیزی که مهمه اینه که   این افکار آدمی است که زندگی او را می سازد
20 ارديبهشت 1390
1